بی قید و شرط دوستت دارم نفس ام !
لبخند تو اجازه زندگیست،صدای قــه قــهه اش طراوت خانه و در عجبم از خدایی که از هیچ می آفریند ...
راستی دلم در شمارش روزهاست،نه بمعنای سخت گذشتنش،برای استقبال از روزهایی خوشتر به فضلش.
نمی دانی چقدر دلم هوای صحبتت را دارد،کاش زودتر جریان گفتگوهامان دوطرفه شود.من بگویم ... تو بگویی! دلم می خواهد بیشتر به دنیای کودکانه و بعدتر به دنیای دخترانه ات بیایم،دلم می خواهد بفهمم در آن سلولهای خاکستری چه می گذرد.
نمی دانم آن روزها باورهایم برایت چه طعمی است؟! ولی خوب می دانم سخنان تو برایم شهد روان است ...
دلم به شمارش روزهاست برای چشیدن مادری بیشتر، یقین دارم امروز به مادر یکماهه پارسال مادرترم و سالهای بعد...بی شک بیشتر از ابتدای راه، هر روز عیارش بیشتر از پیش برایم عیان می شود ...
شروع 14 ماهگی بالندگیت است،شکرانه ها بسیار است،آنقدر زیاد که گاه در روزمرگیهای هر روز رنگ عادت می شود،رنگ هر روز،رنگ اینکه همیشه باید همینطور باشد.دریغ که یادمان می رود که یکی هست و هیچ نیست جز او ...